به گزارش افق امروز چند سالی میشود که هوش مصنوعی به واژهای کلیدی در اغلب رویدادهای فناورانه کشور تبدیل شده است؛ از همایشهای دانشگاهی گرفته تا گردهماییهای دولتی و جشنوارههای نمایشگاهی. اغلب این رویدادها با بودجههای کلان دولتی یا خصولتی برگزار میشوند، در حالیکه اثربخشی واقعی آنها همچنان محل تردید است. صرف بودجههای میلیاردی برای سالنهای مجلل، سخنرانان خارجی، و پنلهای تکراری در حالی ادامه دارد که هنوز یک محصول مبتنی بر هوش مصنوعی ایرانی که به سطح رقابت بینالمللی برسد، به بازار عرضه نشده است.بررسی گزارش تفریغ بودجه سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد که تنها در سال ۱۴۰۱، بیش از ۷۵۰ میلیارد تومان در قالب حمایت از پژوهشهای حوزه هوش مصنوعی و برگزاری رویدادهای مرتبط تخصیص یافته است. اما آیا دستاوردی متناسب با این سرمایهگذاریها حاصل شده؟ دادههای رسمی چیزی از رشد بهرهوری در این حوزه نشان نمیدهند. نه فقط سهم هوش مصنوعی در تولید ناخالص داخلی ایران همچنان ناچیز است (زیر ۰.۳ درصد طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس)، بلکه در اغلب دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، کار واقعی در لایه تئوری دفن شده است.
هوش مصنوعی در ایران، تنها روی بنرها زنده است
در بسیاری از رویدادهایی که با عنوان «تحول دیجیتال»، «نوآوری هوشمند» یا «جهاد فناوری» برگزار میشوند، مهمترین ویژگی مشترک، وفور بنرهایی با فونت درشت «هوش مصنوعی» و ارائه پاورپوینتهای فاقد نمونه عملیاتی است. حتی در برخی از این رویدادها، شرکتهای غرفهدار تنها محصولات ترجمهشده یا بازطراحیشده از نمونههای خارجی را به نمایش میگذارند و به جای خلاقیت واقعی، با واژگان بازی میکنند.نکته تأسفبار آنجاست که حضور چهرههای سیاسی و غیرمتخصص در این رویدادها بیشتر از پژوهشگران و فناوران به چشم میآید. رویدادهایی که باید محل ارائه دستاورد و نقد جدی باشند، به شویی تبلیغاتی تبدیل شدهاند که در نهایت تنها به چند گزارش خبری پراکنده و عکس یادگاری ختم میشوند.نمونه قابلتأمل، رویداد «ایران هوشمند» در سال گذشته بود که با حضور چند وزیر و مسئول برگزار شد، اما خروجی آن حتی یک API قابل استفاده، پلتفرم واقعی یا ابزار بومی تولید داده نبود. در عوض، گزارش رسمی این رویداد تنها به معرفی «ظرفیتهای بالقوه» و «نیاز به همافزایی بیشتر» بسنده کرد.
فرار به جلو یا سرپوش بر ناکارآمدی؟
یکی از مشکلات اصلی، فقدان ارزیابی مستقل از نتایج این رویدادهاست. هیچ نهاد بیطرفی وجود ندارد که پس از برگزاری یک رویداد بزرگ، عملکرد و خروجی آن را بررسی کرده و به اطلاع عموم برساند. چه تعداد محصول از دل این نشستها بیرون آمده؟ چه تعداد نیروی متخصص واقعی تربیت شدهاند؟ آیا این سرمایهگذاریها منجر به ایجاد کسبوکار پایدار یا حل یک مسأله ملی در حوزه هوش مصنوعی شدهاند؟در مقایسه، کشورهایی مثل هند و سنگاپور که بودجههای بسیار کمتری در اختیار دارند، توانستهاند با تمرکز بر حل مسأله و مشارکت واقعی بخش خصوصی، به تولید ابزارهایی برسند که در سطح جهانی استفاده میشوند. از سوی دیگر، در ایران بودجهها صرف رزرو سالن همایش، خرید صندلی ارگونومیک، مهماننوازی VIP و طراحی لوگوهای رنگارنگ میشود، در حالی که زیرساخت واقعی پژوهش، مثل دیتای پاک، دسترسی به APIها یا حتی سرور قدرتمند برای اجرای مدلها، همچنان یا وجود ندارد یا غیرقابل دسترسی است.مهمتر آن است که اگر هوش مصنوعی قرار است به ابزاری راهبردی برای آینده ایران تبدیل شود، نباید قربانی بیبرنامگی و بودجهخواریهای مرسوم در قالب رویدادسازی شود. جامعه علمی و صنعتی به اقدامات ملموس نیاز دارد، نه ویترینسازیهای گاهبهگاه.