بهترین فرصت دیپلماتیک برای ترامپ

در بحبوحه تنش‌های شدید ژئوپولیتیک، مذاکرات تجدید شده میان ایالات متحده و ایران ممکن است دارای پتانسیلی غیرمنتظره باشد. علی‌رغم دهه‌ها خصومت، وضعیت اقتصاد ایران و تلاش دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا برای دستیابی به دستاوردی دیپلماتیک که میراث او را تعریف کند، می‌تواند شرایط لازم برای یک توافق را ایجاد کند.

به گزارش افق امروز این دوره، به‌هیچ‌وجه دوران طلایی دیپلماسی نیست. آتش‌بسی-چه رسد به صلحی پایدار- میان روسیه و اوکراین، همچنان چشم‌اندازی دوردست به نظر می‌رسد و نه اسرائیل و نه حماس، هیچ‌یک آتش‌بسی بلندمدت در غزه را در اولویت نمی‌بینند. تنها نقطه روشن در صفحه شطرنج دیپلماسی جهانی ممکن است رابطه میان ایالات متحده و ایران باشد.
چرا ایران باید علاقه‌مند به امضای توافقی جدید با ترامپی باشد که به طور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵-توافق هسته‌ای میان ایران و چند قدرت جهانی- در دوره اول ریاست‌جمهوری خود خارج شد؟
دو دلیل برجسته وجود دارد. اول، چنین توافقی می‌تواند به ایران کمک کند تا از یک تقابل با اسرائیل و یا ایالات متحده اجتناب کند. با توجه به اقتصاد ایران، یک توافق جدید می‌تواند تخفیف تحریم‌های بسیار مورد نیاز را به ارمغان آورد.
اما این توافق چه سودی برای ترامپ دارد؟ او به‌وضوح خواهان دستاوردی درخشان در دیپلماسی است. او در دوره اول خود با کره شمالی تلاش کرد اما شکست خورد و تاکنون در کوشش‌هایش برای پایان دادن به جنگ‌های اوکراین و غزه دستاوردی نداشته است. یک توافق هسته‌ای با ایران ممکن است بهترین فرصت او باشد.
علاوه بر این، ترامپ به طور علنی تعهد داده است که در دوره ریاست‌جمهوری او، ایران قادر به توسعه یا دستیابی به سلاح هسته‌ای نخواهد بود. این فوریت واقعی است، چراکه ایران به طور پیوسته به سمت جمع‌آوری اجزای لازم برای ساخت یک یا چند سلاح هسته‌ای نزدیک شده است.
البته، دلایل راهبردی خوبی برای ترامپ وجود دارد که به دنبال توافق با ایران باشد. اگر دیپلماسی و نیروی نظامی هر دو شکست بخورند و ایران موفق به توسعه هسته‌ای شود، ممکن است مسابقه تسلیحات هسته‌ای در سراسر خاورمیانه به راه افتد. ایران مسلح به سلاح هسته‌ای همچنین می‌تواند متحدان متعدد خود در منطقه- از جمله حزب‌الله، حماس و یمن-را با مصونیت بیشتری فعال کند.
با این حال، پرسش‌های فراوانی وجود دارد که باید پیش از امضای یک توافق به آنها پاسخ داده شود. اول، ایران چه مواد هسته‌ای را مجاز خواهد بود که نگه دارد یا تولید کند؟ به طور مشخص، آیا اجازه غنی‌سازی یا نگهداری اورانیوم غنی‌شده را خواهد داشت و اگر بله، چه مقدار و تا چه سطحی؟
مسأله دوم نظارت است. آمریکا چگونه درباره تعهدات ایران اطمینان حاصل خواهد کرد؟ و ایران تا چه میزان حاضر خواهد شد که درهای خود را به روی کارشناسان خارجی برای ارزیابی پایبندی باز کند؟
دسته سوم پرسش‌ها به دامنه توافق مربوط می‌شود. آیا توافق صرفاً به مواد هسته‌ای محدود خواهد شد؟
چهارم، مدت زمان توافق چه خواهد بود؟ آیا شامل بندهای غروب (انقضا) مانند برجام خواهد بود یا نامحدود خواهد بود؟ و نهایتاً، شکل توافق چگونه خواهد بود؟ ایران ممکن است خواهان تضمین‌هایی شود که ترامپ و جانشینان او در هر دو حزب، به توافق پایبند بمانند، شاید از طریق تصویب آن توسط کنگره.
یک سازش احتمالی می‌تواند نیازهای هر دو طرف را برآورده کند. به ایران اجازه داده می‌شود سوخت هسته‌ای با غنی‌سازی پایین، تنها برای مقاصد غیرنظامی، نگه دارد. در مقابل، ایران تخفیف‌هایی در تحریم‌ها دریافت می‌کند.
چنین نتیجه‌ای پیشرفت ایران را در جهت تولید سلاح هسته‌ای متوقف کرده و به عقب می‌اندازد. هم‌زمان به ایران اجازه می‌دهد گزینه هسته‌ای خود را حفظ کرده و در عین حال از منافع اقتصادی بهره ببرد.
از سوی دیگر، ترامپ می‌تواند ادعا کند توافقی جامع‌تر و با دوام‌تر از توافقی که کنار گذاشته بود، حاصل کرده است. بی‌تردید، برخی در اسرائیل و ایالات متحده گله خواهند کرد که او بیش از حد امتیاز داده است، اما ترامپ حمایت سیاسی کافی برای عبور از این انتقادات را دارد. این توافق همچنین به او اجازه می‌دهد از درگیری‌های نظامی جدید اجتناب کند. ترامپ ممکن است تمایلی به آزمایش این گزینه نداشته باشد، چراکه درگیری با ایران می‌تواند باعث افزایش قیمت نفت، تشدید تورم و کندی رشد اقتصادی در منطقه شود. این همگرایی خطرات و منافع است که اوضاع را به طرز شگفت‌آوری برای یک دستاورد دیپلماتیک مهیا می‌کند.

انتهای پیام/+

برچسب های اخبار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

وب گردی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Search