این بودجه‌پیشنهادی حتی بیش از ۱۵‌میلیارد دلار از منابع تصویب‌‌‌‌‌شده در قانون دو حزبی زیرساختی سال‌۲۰۲۱ را هدف قرارداده که برای حمایت از انرژی‌های پاک اختصاص‌یافته بود، از جمله پروژه‌های انرژی بادی در دریا، خورشیدی و جذب و ذخیره‌سازی کربن(CCS). همچنین ۶‌میلیارد دلار بودجه ‌برای توسعه ایستگاه‌‌‌‌‌های شارژ خودروهای برقی نیز از دستور کار خارج‌شده؛ چراکه دولت ترامپ مدعی است چنین زیرساخت‌هایی باید نه از سوی دولت بلکه توسط بخش‌خصوصی و مبتنی بر منطق بازار ایجاد شوند؛ همان‌طور که پمپ‌‌‌‌‌بنزین‌‌‌‌‌ها طی دهه‌‌‌‌‌ها بدون مداخله دولتی توسعه‌یافته‌‌‌‌‌اند. قانون دو حزبی زیرساختی سال‌۲۰۲۱ که به ‌‌‌‌‌طور غیررسمی به آن «قانون زیرساختی بایدن» نیز گفته می‌شود، یک قانون فدرال است که در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ توسط رئیس‌‌‌‌‌جمهور جو بایدن امضا شد.

این قانون با هدف بهبود و نوسازی زیرساخت‌های کشور، از جمله حمل‌ونقل، انرژی، آب، اینترنت پرسرعت و محیط‌زیست، تصویب شد و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دستاوردهای سیاست داخلی دولت بایدن شناخته می‌شود. پیشنهاد بودجه‌‌‌‌‌ای ترامپ به‌‌‌‌‌وضوح نشان می‌دهد؛ رویکرد وی بر بازگشت به منابع انرژی سنتی همچون نفت، گاز، زغال‌سنگ و همچنین توسعه رآکتورهای هسته‌‌‌‌‌ای و سوخت‌های پیشرفته هسته‌‌‌‌‌ای متمرکز شده‌است. این تغییر رویکرد آشکار، درست در زمانی انجام می‌شود که جهان با هشدارهای شدید دانشمندان اقلیمی درباره شتاب فزاینده گرمایش زمین و عبور از نقاط برگشت‌‌‌‌‌ناپذیر زیست‌محیطی مواجه است، درحالی‌که بسیاری از کشورها، به‌ویژه در اروپا و شرق آسیا، در حال افزایش سرمایه‌گذاری در حوزه انتقال انرژی، کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی و تلاش برای رسیدن به کربن صفر هستند، ایالات‌متحده تحت‌این پیشنهاد بودجه‌‌‌‌‌ای در مسیر عکس حرکت می‌کند؛ مسیری که می‌تواند نه‌‌‌‌‌تنها جایگاه جهانی این کشور در سیاست اقلیمی را تضعیف کند بلکه تعهدات بین‌المللی آن در توافق‌نامه پاریس و اهداف توسعه پایدار سازمان‌ملل را نیز به چالش بکشد.

از دیدگاه تحلیلگران انرژی و محیط‌زیست، این رویکرد نه‌‌‌‌‌تنها تهدیدی برای آینده اقلیمی جهان است، بلکه می‌تواند فرصت‌های اشتغال در بخش انرژی‌های نو را نیز از بین ببرد. در سال‌های اخیر، ‌میلیون‌ها شغل جدید در صنایع خورشیدی، بادی و خودروهای برقی ایجادشده بود که با اجرای این بودجه، با خطر توقف یا کاهش رشد مواجه خواهند شد. چنین سیاستی همچنین می‌تواند فاصله ایالات‌متحده با رقبای جهانی‌‌‌‌‌اش در حوزه نوآوری‌های انرژی و فناوری‌های سبز را افزایش دهد و سهم این کشور را در بازارهای آینده انرژی کاهش دهد.

انرژی پاک؛ قربانی اول

یکی از نخستین بخش‌هایی که در این بودجه‌با کاهش شدید مواجه‌شده، برنامه‌های مرتبط با انرژی‌های نو است. بر اساس متن بودجه، دولت ترامپ پیشنهاد حذف بیش از ۱۵‌میلیارد دلار از منابع تخصیص‌‌‌‌‌یافته به انرژی‌های پاک را مطرح کرده‌است. این منابع، در چارچوب قانون زیرساختی دوحزبی دولت بایدن برای حمایت از پروژه‌هایی نظیر فناوری جذب و ذخیره کربن، برق‌‌‌‌‌رسانی پاک، انرژی خورشیدی و بادی و توسعه اقتصاد سبز تخصیص یافته‌بود. در کنار این حذف‌‌‌‌‌ها، بیش از ۶‌میلیارد دلار از بودجه‌احداث ایستگاه‌‌‌‌‌های شارژ خودروهای برقی نیز حذف خواهدشد. ترامپ و تیمش مدعی‌اند که دولت بایدن در اجرای موثر این پروژه‌ها ناکام بوده و به‌‌‌‌‌جای تمرکز بر کارآیی اقتصادی، اولویت را به مفاهیمی چون «عدالت اقلیمی» داده‌است. در بیانیه دولت آمده است: «ایستگاه‌‌‌‌‌های شارژ خودروهای برقی باید مانند پمپ‌‌‌‌‌بنزین‌‌‌‌‌ها ساخته شوند؛ توسط بخش‌خصوصی و نه با هزینه مالیات‌‌‌‌‌دهندگان.»

افزایش حمایت از نفت و زغال‌سنگ

در نقطه مقابل کاهش بودجه ‌تجدیدپذیرها، دولت ترامپ پیشنهاد داده که منابع مالی وزارت انرژی به‌‌‌‌‌سمت توسعه و استخراج بیشتر سوخت‌های فسیلی هدایت شود. در این راستا، بودجه‌‌‌‌‌هایی برای تحقیق و توسعه در حوزه نفت، گاز، زغال‌سنگ و همچنین رآکتورهای هسته‌‌‌‌‌ای نسل جدید درنظر گرفته ‌شده‌است. این جهت‌‌‌‌‌گیری، هم‌راستا با وعده‌‌‌‌‌های انتخاباتی ترامپ برای «احیای انرژی آمریکایی» و «پایان‌دادن به‌دستورکار اقلیمی بایدن» ارزیابی می‌شود، با این‌حال کارشناسان هشدار می‌دهند که چنین سیاست‌هایی نه‌‌‌‌‌تنها مسیر گذار به اقتصاد کربن‌‌‌‌‌پایین را متوقف می‌کند، بلکه وابستگی ایالات‌متحده به سوخت‌های پرآلاینده را بیش از پیش افزایش خواهد داد.

حذف بودجه ‌محیط‌زیست

بودجه پیشنهادی ترامپ همچنین ضربه‌‌‌‌‌ای مستقیم به ستون‌‌‌‌‌های نظارتی سیاست اقلیمی آمریکا وارد می‌کند. در این لایحه، بودجه‌آژانس حفاظت از محیط‌زیست(EPA) با کاهشی حدود ۵۵‌درصدی همراه شده‌است. دفتر تحقیق و توسعه این نهاد نیز شاهد کاهش بودجه‌‌‌‌‌ای از ۵۱۶‌میلیون دلار به ۲۸۱‌میلیون دلار خواهد بود. برنامه‌های مربوط به عدالت زیست‌محیطی، مقابله با آلودگی‌‌‌‌‌های صنعتی و حفاظت از آب و هوا، در این بودجه‌یا حذف یا به‌‌‌‌‌شدت محدود شده‌اند؛ این در حالی است که مناطق کم‌‌‌‌‌درآمد و اقلیت‌‌‌‌‌نشین در ایالات‌متحده بیشترین آسیب را از پیامدهای تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و تخریب منابع طبیعی متحمل می‌شوند. اداره ملی اقیانوسی و جوی آمریکا(NOAA) نیز از دیگر نهادهای علمی است که به‌‌‌‌‌شدت تحت‌تاثیر این بودجه ‌قرار گرفته‌است.

کاهش بودجه‌‌‌‌‌ یک‌میلیارد و ۳۰۰‌میلیون دلاری برای این نهاد درنظر گرفته‌شده، به‌ویژه در بخش‌هایی که به پایش آب‌‌‌‌‌وهوا، مدل‌‌‌‌‌سازی اقلیمی و داده‌های ماهواره‌‌‌‌‌ای مربوط می‌شود، همچنین ۲۰۹‌میلیون دلار از قراردادهای مربوط به ساخت و بهره‌‌‌‌‌برداری از ماهواره‌‌‌‌‌هایی که برای سنجش تغییرات اقلیمی و پایش سطح دریاها طراحی شده‌بودند، لغو می‌شود. این اقدام، به‌‌‌‌‌زعم دانشمندان، ایالات‌متحده را از داده‌های حیاتی برای تحلیل خطرات اقلیمی محروم خواهد کرد. دکتر سودیپ پاریخ، مدیر انجمن پیشرفت علم آمریکا، می‌گوید: «این بودجه، در عمل چشم‌های ما را نسبت به آنچه در اقلیم جهان می‌گذرد، کور می‌کند.»

پس‌‌‌‌‌لرزه جهانی

پیشنهاد کاهش بودجه ‌زیست‌‌‌‌‌محیطی آمریکا در شرایطی مطرح‌شده که سایر قدرت‌های جهانی مانند اتحادیه اروپا، چین و حتی کشورهای نفت‌خیز حاشیه خلیج‌فارس، در حال سرمایه‌گذاری گسترده در پروژه‌های انتقال انرژی، توسعه تجدیدپذیرها و کربن‌‌‌‌‌زدایی از اقتصاد خود هستند. اگر آمریکا با اجرای این بودجه، مسیر توسعه انرژی پاک را رها کند، ممکن است موقعیت خود را به‌عنوان رهبر جهانی در دیپلماسی اقلیمی از دست بدهد و در رقابت فناوری با سایر کشورها عقب بماند. علاوه‌بر این، بازگشت به حمایت از سوخت‌های فسیلی می‌تواند بازار جهانی انرژی را دچار بی‌‌‌‌‌ثباتی کند و کشورهای وابسته به صادرات نفت و گاز مانند ایران، عربستان، روسیه و ونزوئلا را با چالش‌های جدیدی مواجه کند؛ چراکه یکی از محرک‌‌‌‌‌های اصلی قیمت نفت در سال‌های اخیر، روند روبه‌رشد انرژی‌های پاک بوده‌است.

تقابل ‌دو دیدگاه

در مجموع، بودجه‌ پیشنهادی دونالد ترامپ بازتابی صریح از تقابل‌ دو دیدگاه بنیادین در عرصه سیاست انرژی و محیط‌زیست است: یک‌سو نگاهی نوگرا و اقلیم‌‌‌‌‌محور با تمرکز بر فناوری‌های پاک و در سوی دیگر دیدگاهی سنتی با تکیه بر استخراج بیشتر و بازگشت به سوخت‌های فسیلی. هرچند تصویب نهایی این بودجه‌ در گرو رای کنگره است، اما جهت‌‌‌‌‌گیری آن پیام روشنی برای داخل و خارج از ایالات‌متحده دارد: اگر ترامپ ‌بار دیگر سکان قدرت را در اختیار گیرد، سیاست‌های اقلیمی دولت بایدن به‌‌‌‌‌سرعت متوقف‌شده و آمریکا وارد دوره‌‌‌‌‌ای تازه از «انرژی فسیل‌‌‌‌‌‌محور» خواهدشد؛ دوره‌‌‌‌‌ای که ممکن است بهای آن را نه‌‌‌‌‌تنها نسل حاضر، بلکه آیندگان نیز بپردازند.