به گزارش افق امروز دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده در نامهای به رهبر معظم انقلاب ایران از تهران خواست تا برای توافقی جدید مذاکره کند؛ توافقی که جایگزین توافق هستهای سال۲۰۱۵، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک شود؛ توافقی که بین ایران، ایالات متحده و پنج قدرت جهانی دیگر حاصل شده بود که ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود از این توافق خارج شد. ترامپ در نامهاش به ایرانیها ضربالاجلی دوماهه داده و در روزهای اخیر نیز بمبافکنهای B-۲ آمریکا و ناوهای جنگی این کشور برای نمایش قدرت به منطقه اعزام شدهاند. در واکنش، تهران تنها با مذاکره غیرمستقیم موافقت کرده و گفتوگوی مستقیم را تا زمانی که سیاست «فشار حداکثری» از سوی واشنگتن اعمال میشود، رد کرده است. خطر اقدامات نظامی آمریکا یا ترکیبی از آمریکا و اسرائیل علیه ایران هرگز بیش از این نبوده است.
ترامپ اعلام کرده است که در صورتی که تهران همچنان به سمت توانمندی نظامی هستهای پیش برود، آمریکا وارد وارد مراحل حساسی خواهد شد؛ اما مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، پا را فراتر گذاشته و خواستار آن شده است که ایران کل برنامه هستهای خود را تعطیل کند. رهبر ایران و فرماندهان نظامی این کشور اعلام کردهاند که به هرگونه اقدام نظامی پاسخی سخت خواهند داد و تمام پایگاههای آمریکایی در منطقه را هدف خواهد گرفت.
فرانسه، یکی از بازیگران کلیدی در توافق ۲۰۱۵، این هفته اعلام کرد که شکست در دستیابی به توافقی جدید، درگیری نظامی را «تقریبا اجتنابناپذیر» خواهد کرد. با این حال، نشانهای مثبت به چشم میخورد، گزارشها حاکی از آنند که واشنگتن اکنون پیشنهاد ایران برای مذاکرات غیرمستقیم را بهطور جدی در حال بررسی قرار داده و ترامپ نیز حالا این احتمال را مطرح کرده که ایران شاید واقعا آماده گفتوگوی مستقیم باشد. انتظار حصول نتیجه سریع آن هم برای راضی کردن رئیسجمهوری که صبر کمی دارد سادهلوحانه است بهویژه که ترامپ تحت فشار شدید دوست نزدیکش، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل قرار دارد. نتانیاهو مدتهاست که بر اقدام نظامی بهعنوان بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، حذف توانمندیهای نظامی آن و کاهش حضور منطقهایاش تاکید دارد.
ایران بارها گفته است که برنامه هستهای آن برای اهداف صلحآمیز است. با این حال، ایالات متحده و متحدانش –بهویژه اسرائیل- همواره در ادعاهایی نسبت به نیات تهران تردید دارند. پس از خروج ترامپ از برجام در سال۲۰۱۸، تهران برنامه هستهای خود را بهطور چشمگیری گسترش داده است؛ اقدامی که اعتراض دیگر طرفهای توافق یعنی بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین را برانگیخته است. ایران سانتریفیوژهای پیشرفتهتری نصب کرده و غنیسازی اورانیوم را تا سطح ۶۰درصد افزایش داده است و اکنون ایران در آستانه هستهای شدن قرار دارد.
عملیات نظامی شدید اسرائیل علیه متحدان ایران در غزه، لبنان و سوریه و همچنین تبادل مستقیم آتش میان ایران و اسرائیل، برخی از مقامات ایرانی را به این نتیجه رسانده است که شاید دستیابی به سلاح هستهای ضروری باشد. همانطور که در کتابم مستند کردهام بیاعتمادی عمیقی از جانب ایران نسبت به ترامپ و بهطور کلی به طبقه سیاسی آمریکا وجود دارد. مقامات ایران در ابتدا نامه ترامپ را در ماه گذشته رد کردند و آن را «فریب» خواندند. کمال خرازی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور ارشد رهبر ایران نیز ایالات متحده را به راهاندازی «جنگ روانی» متهم کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کنونی ایران هم اعلام کرده است که گفتوگوی مستقیم بیفایده خواهد بود، مگر اینکه واشنگتن سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد و این مساله شامل رفع تحریمها نیز میشود.
آنچه دو طرف میخواهند
بهرغم این بیاعتمادی تاریخی نسبت به آمریکا، تهران پیشنهاد مذاکرات غیرمستقیم را بهعنوان اقدامی مصلحتآمیز مطرح کرده است. اما خواستههای دو طرف همچنان بسیار با هم فاصله دارد: واشنگتن در پایینترین سطح، خواهان آن است که ایران غنیسازی اورانیوم را برای همیشه در سطح ۳.۷درصد همانطور که در توافق۲۰۱۵ پذیرفته بود، محدود کند. همچنین، نظارت دقیق آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران را خواستار است.
تهران در مقابل، حداقل انتظار دارد که آمریکا داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کند، همه تحریمها را لغو کند و تضمین دهد که توافق هستهای در آینده توسط دولتهای بعدی آمریکا لغو نخواهد شد. با این حال، هیچکدام از طرفین نمیتوانند بدون اجرای اقدامات موثر برای اعتمادسازی اولیه، این مطالبات را برآورده کنند و از آنجا که ترامپ فردی بود که در سال۲۰۱۸ از برجام خارج شد، اکنون وظیفه اوست که این روند را دوباره آغاز کند. ترامپ میتواند این کار را با به نتیجه رساندن موارد زیر انجام دهد: آزادسازی داراییهای مسدودشده ایران در آمریکا، لغو برخی تحریمها برای اینکه ایران بتواند کالاهای غیرنظامی از غرب خریداری کند، از جمله هواپیماهای مسافربری از شرکتهای بوئینگ و ایرباس که پس از فروپاشی برجام، قراردادهایشان لغو شد و کنار گذاشتن تهدید حمله نظامی چه از سوی آمریکا، اسرائیل یا ترکیبی. با توجه به عمق خصومت و بیاعتمادی تاریخی بین دو طرف، احتمال دستیابی به توافقی جدید دور از دسترستر بهنظر میرسد، اما با در نظر گرفتن غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و چالشهای پیشروی ایران، نمی توان حصول توافق را نیز بهطور کامل رد کرد.