به گزارش افق امروز
به نقل از صد آنلاین ، خانواده قربانی اطلاعاتی که توسط بعضی رسانهها در مورد این حادثه منتشر شده را تکذیب کرده و جزییات آن را برای «اعتماد» شرح دادهاند.
پیگیریهایم از این حادثه نشان میدهد که زن جوان قبل از این اتفاق هولناک از سوی همسرش تهدید به مرگ شده است. خانواده قربانی مدعی هستند؛ مقتوله پیش از اینکه به قتل برسد به خواهرانش گفته بود متوجه موضوعی در مورد همسرش شده که اگر آن را فاش کند، اعدام هم برای همسرش کم خواهد بود و همین ماجرا نیز باعث شده همسرش با نقشه قبلی او را به قتل برساند.
دایی این زن جوان به «اعتماد» میگوید: «متهم قبل از اینکه خواهرزادهام را به قتل برساند پنجرهها را با گچ پوشانده و بعد از به قتل رساندن همسرش به کوچه رفته و فریاد زده خانه شان آتش گرفته است؛ این فرد قصد داشته وانمود کند که آتش سوزی طبیعی بوده و همسرش به همین خاطر فوت کرده است.» متهم پس از این حادثه با دستور مقام قضایی شهرستان سقز و دایره جنایی آگاهی به اتهام قتل همسرش بازداشت میشود.
متهم با گاز پیکنیک چند ضربه به قربانی وارد و با بستن دست و پای قربانی، او را به آتش کشیده است این قتلها ادامه دارد. اینبار نوبت او بود؛ «ثریا علیمحمدی». زن جوان ۳۲ ساله که روز حادثه وقتی پسر ۱۰ ساله خود را به کلاس میرساند و به خانه بازمیگردد، توسط همسرش با ضربات متعدد «گاز پیکنیک» بیهوش و سپس به آتش کشیده میشود. آن روز قبل از اینکه ثریا وارد خانه شود به یکی از همسایههایشان میگوید از سوی همسرش تهدید به مرگ شده و ممکن است به دست او کشته شود. «امید حبیبخدا» دایی ثریا در مورد جزییات روز حادثه به «اعتماد» میگوید: «آن روز ثریا وقتی پسرشان را به کلاس ورزش برده و به خانه برگشته یکی از همسایهها را دیده و به او گفته که افشین مرا تهدید کرده و جرات اینکه به خانه بروم را ندارم.
ثریا بعد از اینکه چند دقیقه با همسایهشان صحبت میکند به داخل خانه میرود، اما افشین از قبل این برنامه را چیده بود؛ پنجرهها را با گچ پوشانده و تمام مستاجرانش هم که در خانه ساکن بودند را بیرون کرده بود. وقتی ثریا داخل خانه میرود افشین از پشت سر با گازپیکنیک به او حمله و چند ضربه به سر و بدن ثریا وارد میکند. ثریا بیهوش میشود و متهم او را به پارکینگ خانه منتقل میکند. ماشین و موتور خود را بیرون از ساختمان میبرد که آسیبی به آنها وارد نشود. سپس دست و پای ثریا را میبندد و او را به آتش میکشد.» دایی قربانی در ادامه میگوید: «متهم پس از این اقدام به داخل کوچه میرود و بلند فریاد میزند الان خانه ما آتش میگیرد. او قصد داشته وانمود کند که ثریا بر اثر آتشسوزی طبیعی جانش را از دست داده است. وقتی ثریا داخل پارکینگ خانه در حال سوختن بوده، پسرشان هم مقابل خانه حضور داشته؛ آن موقع دیگر کلاس پسرشان تمام شده و او به خانه بازگشته و شاهد سوختن مادرش بوده است. در همان لحظات یکی از همسایهها در پارکینگ را باز کرده تا ثریا را نجات دهد. او به محض اینکه در پارکینگ را باز کرده ثریا دستش را به نشانه کمک به سمت او دراز کرده است.