درخواست طلاق یک زن از شوهرش به خاطر شوخی‌های زننده

رفت و آمدهای خانواده شوهر کار زوج جوان را به طلاق کشاند

چند روز بعد از اینکه مینا و سهیل به عقد هم درآمدند درگیری آنها شروع شد.

به گزارش افق امروز

چطور شد که تصمیم به طلاق گرفتید؟

ما دقیقا در دوازدهمین روز از زندگی مشترکمان بودیم که اختلافمان شروع شد. از آن روز به بعد همیشه با هم دعوا داریم.

*اختلاف بر سر چه چیزی بود؟

*این رفت‌وآمدها بالاخره تمام می‌شود و شما می‌مانید.

مشکلات دیگر شروع شد. خانواده سهیل مرتب از او پول می‌خواستند. او هم نه نمی‌گفت. ما همیشه در تنگنا بودیم. البته بعد از مدتی من از سهیل جدا شدم و جدا زندگی می‌کردم.

*سهیل هیچ وقت از تو نخواست که برگردی؟

نه. او هم اینطوری راضی‌تر بود. مشکل سهیل این است که نمی‌تواند به کسی نه بگوید. فشار همه کارهایش را روی من می‌آورد.

*دقیقا چه مدتی از عقد شما گذشته است؟

حالا نزدیک یک سال است که عقد کرده‌ایم.

*چه کسی پیشنهاد طلاق را داد؟

من پیشنهاد دادم. سهیل هم قبول کرد.

*گفتی از شوهرت جدا زندگی می‌کنی. الان کجا هستی؟

در خانه پدر و مادرم هستم. سهیل در تهران تنها زندگی می‌کرد. بعد از عقد مدتی در خانه او بودم. وقتی دیدم خانواده‌اش دست‌بردار نیستند، به خانه پدرم رفتم. سهیل هم نگفت برگرد.

*چطور آشنا شدید؟

ما همکار بودیم. سهیل مرد بسیار مهربانی است و به خاطر همین مهربانی‌اش با او ازدواج کردم اما حالا دیگر نمی‌توانم ادامه دهم.

*بعد از طلاق چه می‌کنی؟

محل کارم را عوض کردم. سه ماه پیش کار جدید پیدا کردم. خودم هم در خانه پدر و مادرم زندگی می‌کنم. طلاق برایم تلخ است اما می‌دانم اگر بیشتر ادامه دهم وضعیت بدتر می‌شود.

انتهای پیام/+

برچسب های اخبار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

وب گردی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Search