حزب دموکراتیک مترقی که تمایل بیشتری به استقلال دارد برنده سه انتخاب اخیر درتایوان بوده است. از سال۲۰۱۰، اهمیت اقتصادی تایوان با رشد شرکت TSMC که تولیدکننده پیشرو تراشه‌های پیشرفته است، به‌شدت افزایش یافته است. میزان بودجه دفاعی چین به دلار فعلی سه‌برابر شده و برتری نظامی تعیین‌کننده آمریکا در آسیا را به چالش کشیده است. استراتژیست‌های آمریکایی همچنان امیدوارند که تا زمانی که ایالات متحده بتواند به‌طور معتبر نشان دهد که ممکن است وارد جنگ شود، شی جین‌پینگ از هدف دیرینه خود یعنی «اتحاد دوباره چین» صرف‌نظر خواهد کرد.

امروز سه عامل، ثبات شکننده موجود را با تردید مواجه کرده‌اند. نخستین عامل، تضعیف بازدارندگی آمریکا در دوران دونالد ترامپ است. رئیس‌جمهور آمریکا و هواداران تندرو او از «صلح از مسیر قدرت» سخن می‌گویند. آنها جنگ تجاری با چین و چرخش استراتژیک از اروپا را شواهدی می‌دانند که نشان می‌دهد رقابت با پکن به محور اصلی سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده است.

اما جنگ تجاری نتیجه‌ای معکوس دارد. ترامپ در سال۲۰۲۴ گفت اگر چین به تایوان حمله کند، تعرفه‌هایی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰درصد اعمال خواهد کرد. امروز تعرفه‌ها به ۱۴۵درصد رسیده‌اند و آمریکا دست خود را رو کرده است.  دومین عامل، تغییر راهبرد پکن در قبال تایوان است؛ به‌‌گونه‌ای‌که دیگر صرفا بر گزینه تهاجم مستقیم نظامی تکیه ندارد. هرچند سناریوی حمله نظامی همچنان روی میز است، اما همزمان چین در حال توسعه و تمرین تاکتیک‌هایی موسوم به «منطقه خاکستری» است. این اقدامات که زیر آستانه درگیری رسمی باقی می‌مانند، با هدف افزایش فشار روانی و سیاسی طراحی شده‌اند. در صدر این اقدامات، می‌توان به قرنطینه‌های موقت دریایی و بازرسی کشتی‌ها در آب‌های پیرامون تایوان توسط گارد ساحلی تقویت‌شده چین اشاره کرد.

هدف اصلی پکن از این اقدامات، تضعیف تدریجی حاکمیت تایوان و کاشتن بذر تردید در میان افکار عمومی این جزیره نسبت به توان و اراده واشنگتن برای مداخله نظامی است.  سومین عامل، اتکای چین به شکاف‌های داخلی تایوان است؛ جایی که تاکتیک‌های منطقه خاکستری پکن، بر ناکارآمدی ساختاری سیاست داخلی این جزیره استوار است. هرچند تنها بخش اندکی از مردم تایوان نسبت به پیوستن به نظام کمونیستی چین تمایل دارند، اما فضای سیاسی کشور به‌شدت دچار قطبی‌سازی و نوعی بی‌تفاوتی عمومی شده است. مجموعه این عوامل، حتی در صورتی که ترامپ از سیاست‌های تهاجمی تجاری خود عقب‌نشینی کند، می‌توانند در داخل تایوان به یک چرخه بازخورد منفی تبدیل شوند. در صورتی که تعهد واشنگتن به دفاع از تایوان تضعیف شود، این احتمال وجود دارد که خود تایوان نیز انگیزه مقاومت را از دست بدهد و در چنین شرایطی، آمریکا نیز دلیلی برای ورود به یک درگیری پرهزینه نخواهد داشت.

این سناریو، خطر نفوذ تدریجی و بی‌سروصدای چین بر تایوان را به ‌دنبال دارد، بی‌آنکه حتی گلوله‌ای شلیک شود.  سناریوی واگذاری تدریجی تایوان به چین پیامدهای ژئوپلیتیک گسترده‌ای به‌ دنبال خواهد داشت. پیش از هر چیز، این رویداد ضربه‌ای جدی به بنیان‌های دموکراسی در تایوان خواهد بود و حتی ممکن است در آینده، دولتی با گرایش‌های نزدیک به پکن در این جزیره به قدرت برسد. از منظر اقتصادی، زنجیره تامین جهانی تراشه‌ها با اختلالی شدید روبه‌رو می‌شود.  در آمریکا، سیاست‌های دونالد ترامپ -از جمله حمایت‌گرایی اقتصادی و اعمال تعرفه‌های سنگین- نه تنها بازدارندگی این کشور را تضعیف کرده، بلکه متحدان آسیایی واشنگتن را نیز نگران کرده است. در چنین فضایی، این خطر وجود دارد که چین تصور کند فرصت محدودی برای اقدام علیه تایوان دارد که باید به سرعت از آن استفاده کند.