اکونومیست آغاز مذاکرات فنی را نویدبخش خوانده و آن را نشان‌دهنده پایان مرحله آسان مذاکرات می‌نامد. این نشریه انگلیسی می‌نویسد آنچه عیان است تمایل به دستیابی به توافق میان ایران و آمریکاست. آنها امیدوارند توافقی بهتر از برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) را که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و شش قدرت جهانی امضا شد و سه سال بعد توسط ترامپ کنار گذاشته شد شکل دهند.

با این حال از نگاه اکونومیست، رئیس‌جمهور آمریکا با سه مانع عمده مواجه است:

نخست، مدیریت تندروهای درون دولت خود اوست. موضع ویتکاف درباره انتظارات آمریکا از این توافق تا به اینجا متناقض به نظر می‌رسد. او در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس‌نیوز در ۱۴ آوریل اظهار کرد که توافق جدید به ایران اجازه خواهد داد غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۳.۶۷درصد، مشابه برجام، را ادامه دهد. اما روز بعد، موضع خود را تغییر داد و اعلام کرد که ایران باید برنامه غنی‌سازی خود را «متوقف سازد». به عقیده اکونومیست، هدف نخست واقع‌بینانه به نظر می‌رسد، اما هدف دوم خیر. عراقچی تاکید کرده است که توافقی با غنی‌سازی صفر قابل‌مذاکره نیست. به نظر می‌رسد تغییر موضع ویتکاف تحت فشار تندروهای واشنگتن رخ داد که از امتیازدهی زودهنگام او در یک موضوع کلیدی ناراضی بودند.

چالش دوم به خواسته‌های ایران برمی‌گردد. ایران خواستار توافقی پایدارتر و سودآورتر از برجام است. این بدان معناست که ایران اکنون به دنبال تضمین‌هایی است که نه ترامپ و نه رئیس‌جمهور بعدی نتوانند آن را کنار بگذارند. این بار ایران خواستار توافقی است که توسط سنا به تایید برسد و دولت‌های آمریکایی نتوانند به‌سادگی برجام از آن خارج شوند. با این حال، اکونومیست اشاره می‌کند حتی معاهده مورد تایید سنا نمی‌تواند تضمینی قطعی به حساب آید؛ زیرا معاهدات می‌توانند لغو شوند و آمریکا تجربه‌ خروج یک‌جانبه روسای‌جمهور از معاهدات را دارد. برخی مقامات ایرانی تضمینی قوی‌تر را ترجیح می‌دهند. آنها در سال‌های اخیر ذخیره بزرگی از اورانیوم غنی‌شده و هزاران سانتریفیوژ پیشرفته جمع‌آوری کرده‌اند. مقامات امیدوارند بخشی از این ذخایر را در تاسیساتی تحت نظارت سازمان ملل در ایران نگه دارند. اکونومیست می‌نویسد به این ترتیب در صورت خروج مجدد آمریکا از توافق، ایران می‌تواند این تجهیزات را از انبار خارج کرده و برنامه هسته‌ای خود را از سر گیرد. این امر اهرمی برای ایران فراهم می‌کند، اما به همین دلیل، آمریکا احتمالا با چنین شرایطی موافقت نخواهد کرد.

ایران همچنین خواستار اطمینان‌های اقتصادی است. رفع تحریم‌ها به‌تنهایی کافی نیست؛ توافق باید وعده منافع ملموسی را در خود داشته باشد که برجام از آن محروم بود. اگرچه توافق برجام به ایران امکان صادرات نفت بیشتری داد اما در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چندان موفق نبود. به گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۱۶، اولین سال پس از امضای توافق، جریان ورودی سرمایه خارجی به ایران تنها ۰.۷درصد از تولید ناخالص داخلی بود، که نسبت به ۰.۵درصد در سال ۲۰۱۵ افزایش کمی به شمار می‌رفت. تحریم‌ها یکی از موانع اصلی جذب سرمایه خارجی بودند، هرچند به واسطه برجام برخی تحریم‌ها لغو شدند، اما برخی دیگر باقی ماندند.

سومین چالش ترامپ که یکی از راه‌حل‌ها نیز به شمار می رود، ترغیب کشورهای خلیج‌فارس به توسعه تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران است و رئیس‌جمهور آمریکا در راه توافق با ایران به حمایت دیگر کشورها نیاز دارد. به نظر می‌رسد سعودی‌ها آماده همکاری هستند. سفر هفته‌ گذشته وزیر دفاع عربستان به تهران از این جهت حائز اهمیت است که او بالاترین مقام سعودی است که از زمان از سرگیری روابط سیاسی دو کشور به ایران سفر کرده است. به نظر می‌رسد پادشاهی سعودی نگران جنگ احتمالی است و مشتاق است که آمریکا به توافق دست یابد. ترامپ قصد دارد ماه آینده به سه کشور خلیج‌فارس سفر کند که فرصتی برای جلب حمایت آنها خواهد بود. همزمان، ترامپ باید بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، را که به هر توافقی بدبین است و حمله نظامی را ترجیح می‌دهد، مدیریت کند. نتانیاهو از زمان تحلیف ترامپ در ژانویه دو بار به واشنگتن سفر کرده است. پس از آخرین تماس تلفنی آنها در ۲۲ آوریل، ترامپ اظهار کرد که او و نتانیاهو «در همه مسائل هم‌نظر هستند». اکونومیست می‌نویسد در حال حاضر به نظر می‌رسد ترامپ حاضر و مایل به مهار نتانیاهو است اما اگر مذاکرات ماه‌ها به طول انجامد، این کار دشوارتر خواهد شد.

از سوی دیگر، ایران استراتژی هوشمندانه‌ای برای تعامل با ترامپ در پیش گرفته است و قصد جلب توجه او با جذابیت‌های تجاری دارد. هفته گذشته عراقچی به سخنرانی در کنفرانس سیاست هسته‌ای به میزبانی اندیشکده کارنگی دعوت شده بود. البته این سخنرانی در آخرین لحظه لغو شد، اما او متن آن را به‌صورت آنلاین منتشر و اعلام کرد که ایران قصد دارد ۱۹ رآکتور هسته‌ای بسازد و شرکت‌های آمریکایی برای شرکت در مناقصه دعوت خواهند شد. او نوشت: «ده‌ها میلیارد دلار قرارداد بالقوه در دسترس است. بازار ایران به‌تنهایی برای احیای صنعت هسته‌ای در حال چالش آمریکا کافی است.»

در حال حاضر، تنها حدود ۶۵ رآکتور هسته‌ای در سراسر جهان در حال ساخت است. ساخت ۱۹ رآکتور فرصتی طلایی محسوب می‌شود. البته دور از انتظار نیست شرکت‌های آمریکایی برای شرکت در این مناقصه تردید داشته باشند؛ یا رونق ساخت‌وساز در ایران با پشتیبانی شرکت‌های آمریکایی ممکن است غیرمعمول به نظر برسد، اما در دنیای تحت هدایت ترامپ، همه‌چیز ممکن است.