نجات هشت زندگی با یک امضا

نجات هشت زندگی با یک امضا؛ آماده‌اید زندگی هدیه کنید؟

با یک تصمیم ساده و یک امضا، می‌توان زندگی‌های بسیاری را نجات داد. اهدای عضو از فردی که دچار مرگ مغزی شده، فرصتی است که می‌تواند به هشت انسان امید و زندگی دوباره بدهد.

به گزارش افق امروز  مادر کنج تخت ایستاده بود. دست پسرش را در دستانش گرفته بود، انگار هنوز می‌توانست رد گرمای جانش را در آن حس کند. قفسه سینه‌اش با صدای یکنواخت دستگاه بالا و پایین می‌رفت، مثل یک نفس مصنوعی که به زور زندگی را در بدن نگه می‌داشت. پدر، ساکت و مبهوت، به چشمان بی‌جان پسر خیره شده بود. اشک در نگاهش می‌درخشید، همان لحظه‌ای که پزشک آرام و شمرده گفت: «فرزندتان دچار مرگ مغزی شده… دیگه بازگشتی در کار نیست.»

سکوت در اتاق طنین انداخت. انگار زمان برای چند ثانیه ایستاد.

مادر با صدایی لرزان، زیر لب زمزمه کرد: «ولی هنوز نفس می‌کشه… یعنی زنده‌ست، نه؟»

پزشک به آرامی سر تکان داد. گفت که مغز برای همیشه خاموش شده. دستگاه‌ها فقط بدن را نگه داشته‌اند، نه زندگی را. اگر زود تصمیمی گرفته نشود، آنچه از جان باقی مانده، از بین خواهد رفت؛ اعضایی که می‌توانند نجات‌بخش باشند، نابود می‌شوند.

همان لحظه، در بیمارستان، در اتاقی دیگر، دختری جوان منتظر یک قلب بود؛ مردی در صف پیوند کبد ایستاده بود و زنی، آخرین امیدش را به کلیه‌ای بسته بود که شاید هیچ‌وقت نرسد. همه‌شان، چشم به تصمیم این خانواده دوخته بودند.

اگر مادر و پدر دل از جسم فرزندشان می‌کندند، اگر به اهدای اعضایش رضایت می‌دادند، می‌شد جان دوباره‌ای بخشید؛ نفسی که دوباره در ریه‌ای جاری شود، قلبی که باز بتپد، چشمی که روشنی ببیند. شاید پایان پسرشان، آغازی می‌شد برای زندگی دیگران.

در همین نقطه از داستان، جایی که مرز میان مرگ و زندگی تنها به یک تصمیم وابسته است، ما به سراغ کسی رفتیم که سال‌هاست با این لحظات نفس‌گیر سر و کار دارد؛ امید قبادی ناب، رئیس هیأت‌مدیره انجمن اهدای عضو ایرانیان. با او به گفت‌وگو نشستیم تا از پشت‌پرده این تصمیم‌های بزرگ، از احساس خانواده‌ها و از جان‌هایی که دوباره زندگی را لمس می‌کنند، بیشتر بدانیم.

آقای دکتر به عنوان اولین سوال؛ موضوع پیوند اعضا از چه سالی آغاز شد؟

موضوع پیوند اعضا از بیماران مرگ مغزی با فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (رحمةالله‌علیه) در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۸ آغاز شد. این فتوا توسط استاد ایرج فاضل از حضرت امام اخذ شد و به همین دلیل، این تاریخ در تقویم ملی کشورمان به عنوان «روز ملی اهدای عضو» ثبت گردید. دو سال بعد، مقام معظم رهبری نیز فتوای خود را صادر فرمودند.

اما ۱۱ سال پس از فتوای امام، یعنی در سال ۱۳۷۹، قانون مرتبط در مجلس تصویب شد و پس از دو سال دیگر، آئین‌نامه آن توسط هیئت دولت به تصویب رسید. در واقع، از سال ۱۳۸۱ پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی به صورت عملی در کشور آغاز شد.

نقش پیوند عضو در نظام سلامت چگونه تعریف می‌شود؟

بیماری که نیازمند پیوند عضو است، در واقع هیچ راه درمانی جز تعویض آن عضو ندارد. تنها در مورد کلیه، سه گزینه درمانی وجود دارد: دیالیز، پیوند از فرد زنده و پیوند از فرد مرگ مغزی. اما برای اعضایی مانند قلب، کبد، ریه، روده کوچک و لوزالمعده، هیچ جایگزینی وجود ندارد و تنها راه نجات، پیوند عضو است.

آیا فرد زنده می‌تواند اهداکننده باشد؟

در مورد کلیه بله؛ هر فرد می‌تواند یکی از کلیه‌های خود را اهدا کند، چرا که حتی با یک کلیه سالم هم می‌توان زندگی کرد. در مورد سایر اعضا، مانند کبد و ریه، امکان اهدا بخشی از عضو وجود دارد. برای مثال، والدین می‌توانند بخشی از کبد یا ریه خود را به فرزندشان اهدا کنند. شگفتی خلقت انسان این است که این بخش‌های اهدایی، پس از پیوند، بازسازی می‌شوند و به اندازه طبیعی می‌رسند.

آمار پیوند در ایران چگونه است؟

در کشور، سالانه حدود ۷۰۰ پیوند کبد تنها در یک مرکز انجام می‌شود که این رقم در مقایسه با مرکز دوم در آمریکا با حدود ۴۸۰ پیوند، قابل توجه است. به همین دلیل ایران را «امپراتوری پیوند کبد» می‌نامند.

مرگ مغزی و فرصت طلایی برای اهدای عضو چقدر است؟

فردی که دچار مرگ مغزی می‌شود، نهایتاً تا ۱۴ روز با دستگاه تنفس مصنوعی زنده می‌ماند. در این مدت باید تصمیم برای اهدای عضو گرفته شود. مرگ مغزی در ایران بیشتر در رده سنی ۲۰ تا ۴۰ سال رخ می‌دهد و شایع‌ترین علت آن، ضربه به سر در اثر تصادفات جاده‌ای است.

پیوند اعضا به‌صورت رایگان است؟

یکی از ویژگی‌های منحصر به‌فرد ایران این است که پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی کاملاً رایگان انجام می‌شود. این تفاوت بزرگ با بسیاری از کشورهای دیگر است که در آن‌ها بیمار مجبور است برای دریافت پیوند از اعضای فرد مرگ مغزی هزینه‌های قابل توجهی پرداخت کند. این امر نه‌تنها نشان‌دهنده سطح بالای فرهنگ ایثار در ایران است، بلکه باعث دسترسی بیشتر افراد نیازمند به پیوند می‌شود. ایران در این زمینه دستاوردهای قابل توجهی دارد که شایسته معرفی جهانی است.

قوانین مربوط به صادرات اعضا و اهدای عضو اتباع چیست؟

در ایران صادرات اعضا (یا ارگن ترافیکینگ) به هیچ وجه مجاز نیست و طبق قانون کشور به‌طور جدی با آن برخورد می‌شود. این سیاست یکی از نقاط قوت و قابل دفاع در نظام سلامت ایران است که مانع سوءاستفاده از وضعیت بحرانی افراد نیازمند پیوند در کشورهایی دیگر می‌شود. علاوه بر این، پیوند اعضا بین ایرانی‌ها و اتباع خارجی (مانند افغان‌ها) تنها در صورتی مجاز است که فرد دارای شناسنامه ایرانی یا کد آمایش باشد. این قوانینی که برای پیوند اعضا از اتباع افغان به افغان‌ها و بالعکس وضع شده، به منظور جلوگیری از سوءاستفاده و تجارت غیرقانونی اعضا است.

از نظر پزشکی، مغز دستور تنفس را به ریه‌ها می‌دهد، اکسیژن وارد بدن شده و به گره پیشاهنگ قلب می‌رسد که با تولید جریان الکتریکی، ضربان قلب را ایجاد می‌کند. وقتی مغز از کار می‌افتد، این چرخه قطع می‌شود. در این شرایط، تنها با استفاده از دستگاه می‌توان قلب و سایر اعضا را برای مدت محدودی زنده نگه داشت، تا برای پیوند مورد استفاده قرار گیرند.

هر فرد مرگ مغزی می‌تواند تا ۸ انسان را نجات دهد

هر ضربه‌ای به بدن انسان، برای فرد مقابل با علائمی چون ورم همراه است؛ اما مغز در فضایی بسته به نام جمجمه قرار دارد که تنها ۳ تا ۵ میلی‌متر فضای بین مغز و استخوان دارد. با وارد شدن ضربه، مغز شروع به ورم می‌کند و زمانی که دیگر جایی برای ورم باقی نمی‌ماند، به رگ‌هایی که غذا و اکسیژن را به مغز می‌رسانند فشار می‌آید و جریان خون قطع می‌شود. در این شرایط، مغز فرمان تنفس را صادر نمی‌کند و فرد بی‌هوش روی زمین می‌افتد.»

یکی از شگفتی‌های خلقت خداوند، گره کوچکی در قلب است که می‌تواند تا ۶ تا ۸ دقیقه بدون اکسیژن هم ضربان ایجاد کند. اگر اورژانس در این زمان برسد و با لوله‌گذاری، اکسیژن مصنوعی به ریه‌ها برساند، قلب گول می‌خورد و ما ۴ تا ۶ ساعت فرصت داریم فرد را به بیمارستان منتقل کنیم.

مرگ مغزی با کما اشتباه گرفته نشود!

بین کما و مرگ مغزی تفاوت جدی وجود دارد، اما از نظر ظاهری حتی برای پزشکان با سابقه نیز ممکن است شباهت داشته باشد. فرد در کما، مغزش زنده است ولی ارتباطی با محیط ندارد؛ در حالی که مرگ مغزی یعنی نابودی کامل مغز و فقدان برگشت‌پذیری. در این حالت، فرد فوت شده است، حتی اگر ضربان قلب روی مانیتور دیده شود یا قفسه سینه بالا و پایین برود، که این ناشی از دستگاه تنفس مصنوعی است.

دو نوع مرگ در پزشکی را توضیح دهید

در پزشکی دو نوع مرگ داریم: مرگ معمولی یا مرگ قلبی (کاردیوپولمونری) که ۹۹ درصد مرگ‌ها را شامل می‌شود و مرگ مغزی که تنها یک درصد است. اما همین یک درصد می‌تواند نجات‌بخش باشد. یک فرد مرگ مغزی می‌تواند بین ۱ تا ۸ عضو حیاتی مانند قلب، کلیه‌ها، کبد، ریه‌ها، روده کوچک و لوزالمعده اهدا کند و جان بیماران را نجات دهد. همچنین تا ۵۳ نسج مانند قرنیه، تاندون، دریچه قلب و پوست نیز قابل برداشت هستند که می‌توانند کیفیت زندگی افراد دچار معلولیت را بهبود ببخشند.

زمان طلایی برای برداشت اعضا و نسوج چه زمانی است؟

فرد مرگ مغزی تنها تا ۱۴ روز با دستگاه قابل نگهداری است. اما در مورد نسوج، اگر بدن فرد فوت‌شده (در مرگ قلبی) زیر ۶ ساعت به سردخانه منتقل شود، می‌توان نسوج را تا ۱۲ ساعت و قرنیه‌ها را تا ۲۴ ساعت برداشت کرد. بنابراین زمان‌بندی در برداشت عضو یا نسوج از اهمیت بالایی برخوردار است.

لزوم فرهنگ‌سازی گسترده برای شناخت دقیق مرگ مغزی، جداسازی آن از مفهوم کما و آشنایی با ظرفیت نجات‌بخش در اهدای عضو مهم است و هر فرد مرگ مغزی می‌تواند نجات‌بخش زندگی چند انسان دیگر باشد؛ دانستن این واقعیت، یک مسئولیت انسانی است.

نجات هشت زندگی با یک امضا؛ آماده‌اید زندگی هدیه کنید؟

تفاوت مرگ مغزی و کما؛ از دیدگاه پزشکی را توضیح دهید

تفاوت اساسی بین کما و مرگ مغزی در این است که در مرگ مغزی به معنای توقف کامل و برگشت‌ناپذیر عملکرد مغز است. اما کما حالتی است که مغز به‌طور موقت عملکرد ندارد. در این شرایط، فرد در وضعیت نباتی قرار می‌گیرد، اما ممکن است با درمان بهبود یابد و ارتباطش با محیط از سر گیرد. اما در مرگ مغزی، این امکان وجود ندارد و فرد فوت شده است.

فرد مرگ مغزی به‌طور ظاهری مانند فردی است که در کما قرار دارد. به همین دلیل تشخیص دقیق بین مرگ مغزی و کما برای خانواده‌ها سخت است. در واقع، باید بگویم که هر فرد مرگ مغزی می‌تواند اعضای حیاتی خود را برای نجات دیگران اهدا کند.

دستاوردهای ایران در پیوند اعضا را توضیح دهید

ایران از سال ۱۳۶۸ که با فتوای حضرت امام خمینی (ره) پیوند اعضا آغاز شد، به رتبه نخست در اهدای عضو در خاورمیانه دست یافته است. در حال حاضر، ایران در پیوند کبد رتبه نخست را در جهان دارد. در یک مرکز در ایران، سالانه ۷۰۰ پیوند کبد انجام می‌شود که این تعداد از مراکز معتبر جهانی مانند پیتسبورگ آمریکا که ۴۸۰ پیوند کبد انجام می‌دهد، پیشی گرفته است.

ایران امپراتوری پیوند کبد جهان شناخته می‌شود و این دستاورد، نتیجه تلاش‌های مستمر در زمینه پزشکی و فرهنگ‌سازی است. با ادامه این روند و افزایش آگاهی عمومی، می‌توانیم بیشتر از همیشه به نجات جان انسان‌ها کمک کنیم.

نجات هشت زندگی با یک امضا؛ آماده‌اید زندگی هدیه کنید؟

مقایسه فرهنگ‌های مختلف در اهدای عضو چگونه است؟

اسپانیا و ایتالیا با روحیات مشابه به ایران، به‌خوبی در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو پیشرفت کرده‌اند. در این کشورها، مردم به‌خوبی می‌دانند که مرگ مغزی مساوی با مرگ است و این آگاهی باعث شده که میزان رضایت مردم برای اهدای عضو بالا باشد.

اگر بخواهیم به مشکلات و چالش‌های موجود در ایران اشاره کنیم، از جمله تعداد بالای افراد در لیست انتظار پیوند اعضا (۲۷ تا ۲۸ هزار نفر) و فوت ۷ تا ۱۰ نفر روزانه در این لیست. این در حالی است که سالانه ۶ تا ۷ هزار عضو قابل پیوند به دلیل عدم رضایت خانواده‌ها از دست می‌روند.

در اهدای عضو، نقش فرهنگ ۵۰ درصد است. یعنی اگر جامعه و مردم آگاهی لازم را نداشته باشند، حتی با وجود پیشرفت‌های تکنولوژیک، نمی‌توان به اهداف مطلوب رسید. در واقع، فرهنگ‌سازی در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

باید رسانه‌ها در طول سال به‌طور مستمر بر روی موضوع اهدای عضو و مرگ مغزی کار کنند و فقط به مناسبت‌هایی مانند هفته نفس یا تاریخ‌های خاص محدود نشوند. رسانه‌ها باید در طول سال، این موضوع را برای مردم باز کنند تا آگاهی و رضایت عمومی برای اهدای عضو بیشتر شود.

نجات هشت زندگی با یک امضا؛ آماده‌اید زندگی هدیه کنید؟

یکی از چالش‌های اساسی در این زمینه، باور نکردن «مرگ مغزی» به عنوان مرگ قطعی است. این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که هنوز در بسیاری از جوامع، از جمله ایران، تفاوت‌های فرهنگی و عدم آگاهی کافی باعث می‌شود که خانواده‌ها نتوانند به راحتی رضایت دهند. از این رو، فرهنگ‌سازی در سطح جامعه در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو ضروری است.

نقش رسانه‌ها و مسئولین در تغییر فرهنگ چیست؟

به نظر می‌رسد که رسانه‌ها نقش بسیار حیاتی در این فرآیند دارند. رسانه‌ها باید به‌طور مستمر در طول سال به مردم آگاهی دهند و تنها به مناسبت‌های خاص مانند «هفته نفس» محدود نشوند. رسانه‌ها می‌توانند آگاهی‌سازی جامعه را تسریع کنند و نقش بی‌بدیلی در افزایش رضایت خانواده‌ها ایفا کنند. این مسئله به‌ویژه وقتی که با علم و پیشرفت‌های پزشکی ترکیب شود، می‌تواند تغییرات چشمگیری در نرخ اهدای عضو ایجاد کند.

کارت اهدای عضو یکی دیگر از ابزاری است که می‌تواند در فرهنگ‌سازی مؤثر باشد. اما نکته اینجاست که کارت اهدای عضو تنها یک جنبه نمادین دارد و باید رضایت خانواده در هنگام مرگ مغزی وجود داشته باشد. اعلام تمایل به اهدای عضو در طول زندگی به‌ویژه برای افراد زیر ۱۸ سال که کارت اهدای عضو دارند، در دسترس بودن کارت‌های اهدای عضو روی گواهینامه‌ها، می‌تواند بسیار مؤثر باشد. نمونه موفقیت‌آمیز این طرح در کشورهای مختلف، به‌ویژه در آمریکا، می‌تواند الگویی برای ما باشد.

مقاومت و چالش‌های طولانی‌مدت در ایران

به‌طور خاص، در ایران، فرهنگ‌سازی و تغییر نگرش‌ها به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. در حالی که از سال ۸۴ تلاش‌های زیادی برای معرفی کارت اهدای عضو آغاز شده، تا سه ماه پیش، این روند با مشکلات زیادی مواجه بوده است. اما با پیگیری‌های مستمر، اکنون گواهینامه‌های رانندگی می‌توانند نشان اهدای عضو را هم داشته باشند، که نقطه عطفی در این مسیر به‌شمار می‌رود. این نشان می‌دهد که پیشرفت و تغییر در سیاست‌ها می‌تواند در نهایت تأثیرگذار باشد.

مشارکت مردم و رشد سریع کارت‌های اهدای عضو

یکی از نکات جالب توجه، افزایش چشمگیر کارت‌های اهدای عضو است که روی گواهینامه‌ها قرار می‌گیرد. این نشان‌دهنده تمایل بالای مردم برای مشارکت در فرهنگ اهدای عضو است، حتی بدون اینکه تبلیغات گسترده‌ای انجام شود. با وجود اینکه پویش‌ها هنوز آغاز نشده، این آمار نشان‌دهنده تغییر تدریجی در نگرش‌ها و آگاهی مردم است. این موفقیت، خصوصاً در مقایسه با آمارهای گذشته، به‌طور خاص از تلاش‌های سردار حسینی و تیمش در پلیس راهور تهران و همکاری با وزارت بهداشت و سایر نهادها حکایت دارد.

نجات هشت زندگی با یک امضا؛ آماده‌اید زندگی هدیه کنید؟

زمان طلایی برای اهدای اعضا چه زمانی است؟

زمان برای برداشت اعضای فرد مرگ مغزی بسیار حیاتی است. اعضای فرد مرگ مغزی فقط در بازه زمانی مشخصی قابلیت برداشت دارند. برای مثال، ریه‌ها تنها تا ۲۴ ساعت پس از مرگ مغزی قابل اهدا هستند. قلب هم تنها در ۴۸ تا ۷۲ ساعت اول قابل برداشت است. در صورتی که از این زمان بگذرد، اعضا دیگر قابل استفاده نیستند.

در کشورهای پیشرفته‌ای مانند اسپانیا که در زمینه اهدای عضو پیشرفت زیادی داشته‌اند، مردم به‌خوبی می‌دانند که مرگ مغزی مساوی با فوت است و به همین دلیل، درصد رضایت از اهدای عضو در آنجا ۹۱ درصد است. اما در ایران، این روند به‌طور معمول ۶۰ تا ۹۰ ساعت طول می‌کشد، چرا که خانواده‌ها نیاز به زمان دارند تا به‌طور کامل متوجه شوند که فرد عزیزشان فوت شده است.

در ایران، بسیاری از خانواده‌ها زمانی که به آنها اعلام می‌شود که عزیزشان دچار مرگ مغزی شده است، متوجه نمی‌شوند که این به معنای فوت است. این مسئله باعث می‌شود که ما نتوانیم اعضا را در زمان مناسب برداشت کنیم. در نتیجه، هرچه فرهنگ‌سازی در این زمینه بیشتر شود، خانواده‌ها سریع‌تر رضایت خواهند داد و می‌توانیم اعضای بیشتری را برای پیوند به بیماران نیازمند منتقل کنیم.

در حال حاضر، آمار پیوند ریه در ایران کمتر از یک درصد است و پیوند قلب هم تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از نیازهای کشور را پوشش می‌دهد. این آمار به دلیل کمبود متخصصین متبحر در این حوزه است. اما ما دستاوردهای بزرگی داریم که باید از آنها یاد کنیم.

انتهای پیام/+

برچسب های اخبار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

وب گردی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Search