به گزارش افق امروز، وقف، به تعبیر امام راحل، «ذخیرهای الهی برای استمرار خیر در جامعه» است. و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «امانتداری در وقف، از بزرگترین وظایف شرعی و ملی است». اما آیا امروز در تراز این بیانات و انتظارات، عمل کردهایم؟ آیا فاصلهای بین عملکرد ادارات اوقاف با این اهداف و آرمانها ایجاد نشده است؟
شکاف نگرانکننده بین مردم و سازمان اوقاف
بیتردید یکی از آفات جدی سالهای اخیر، فاصله آشکار بین مردم و سازمان اوقاف است؛ فاصلهای که نه به واسطه ذات وقف، بلکه به دلیل برخی عملکردهای نامناسب، عدم اطلاعرسانی شفاف، ضعف ارتباط با رسانهها، و نیز برخوردهای سرد، کلیشهای و گاه متکبرانه برخی کارکنان، بهوجود آمده است. مردم از سازمانی که نام “وقف” را با خود دارد، توقعی فراتر از یک اداره معمولی دارند؛ سعهصدر، خوشرفتاری، همراهی، همدلی و گوش شنوا.
اما متأسفانه هنوز هم برخی کارکنان، گویا فراموش کردهاند که “اوقاف” نهادی است برخاسته از فرهنگ اهلبیت(ع) و سیره انبیا و اولیا، نه صرفاً یک اداره مبتنی بر فرایندهای خشک اداری.
اجارههای شوکآور و رفتارهای ناگهانی
یکی از مهمترین چالشهای سالهای اخیر، افزایش غیرمنتظره و ناگهانی اجارهبهای موقوفات است؛ آن هم بدون اقناع عمومی، بدون بسترسازی فرهنگی، و بدون در نظر گرفتن سوابق تاریخی و حقوق مکتسبه مستأجرین که سالها، بعضاً نسل به نسل، در این موقوفات زیستهاند و سرمایهگذاری کردهاند. افزایش اجارهها اگرچه در پاسخ به سالها اجارهبهای ناچیز گذشته بوده، اما نحوه اجرا و شیب تند آن، بیش از آنکه ترمیمکننده حقوق موقوفه باشد، به فرار مستأجرین، کاهش سرمایهگذاری، و گاه حتی تعطیلی فعالیتها منجر شده است. به قول معروف، ره صدساله را یکشبه رفتن، دلها را آزرد.
ابهام در شفافیت، سکوت رسانهای، و نبود اقناع عمومی
سالهاست مردم میپرسند: درآمد موقوفات صرف چه میشود؟ نیات واقفین چگونه اجرا میگردد؟ بقاع متبرکه با چه بودجهای اداره میشوند؟ آیا مشارکت مردم صرفاً برای جمعآوری نذورات است یا برای همراهی در تصمیمسازی؟ متأسفانه پاسخهای روشن و شفاف، نایاب است.
فرهنگسازی و اطلاعرسانی صحیح، حلقه مفقودهای است که نبود آن، ذهن مردم را پر از شبهه کرده و عرصه را برای سیاهنمایی دشمنان وقف باز گذاشته است.
تأثیرگذاری بر بازار مسکن و قیمت گذاریهای ناهماهنگ
یکی دیگر از آسیبهای ملموس، تأثیر مستقیم قیمتگذاری اراضی موقوفه بر قیمت املاک شخصی مردم است؛ بدون در نظر گرفتن شاخصهای تورم سالیانه، عرف محلی، و یا حتی تسهیلاتی برای مالکان مجاور. این رفتار نهتنها بازار را ملتهب کرده، بلکه چهرهای سوداگرانه از سازمان اوقاف در ذهن مردم ساخته که با شأن معنوی آن فاصله دارد.
غفلت از ظرفیتهای فراموششده: بازنشستگان اوقاف
بازنشستگان اوقاف، ستونهای کهنهکار و مجربی هستند که سالها عمر خود را وقف خدمت کردهاند. جای خوشوقتی است که مدیریت ارشد فعلی سازمان، با درک اهمیت این قشر، گامهایی در راستای بهرهگیری مجدد از تجربیاتشان برداشته است. این اقدام، اگر با استمرار، تکریم واقعی، و بهرهگیری تخصصی از آنان همراه باشد، میتواند در شکستن سد فاصله میان مردم و اوقاف، بسیار مؤثر واقع شود.
راهکارها و مسیر پیشرو
برای بازسازی اعتماد عمومی، چند پیشنهاد عملی و فوری وجود دارد:
- شفافسازی در رسانهها: انتشار مستمر گزارشهای عملکرد مالی و اجرایی موقوفات و بقاع.
- بازنگری در فرآیند تعیین اجارهها: رعایت شیب منطقی، اقناع مستأجرین، و احترام به سوابق تصرف.
- ایجاد واحد ارتباطات مردمی قوی در سطح استانها: حضور مستمر در رسانهها، پاسخگویی سریع، و اطلاعرسانی موثر.
- ساماندهی املاک متروکه و احیای آبانبارهای رها شده: استفاده از ظرفیت شهرداریها، میراث فرهنگی و خیرین.
- آموزش و بازآموزی پرسنل اوقاف: با محوریت اخلاق حرفهای، سعهصدر، مهارت ارتباط با ارباب رجوع.
- ایجاد شورای مشورتی بازنشستگان اوقاف در هر استان: بهعنوان اتاق فکر و حلقه واسط بین مردم و مدیریت.
- تبیین استقلال متولیان موقوفات غیر متصرفی برای مردم: همراه با آموزش و شفافسازی نقش سازمان در این موارد.
مخلص کلام اینکه ؛
ما دلسوزان قدیمی این نظام و این نهاد، نه در پی تخریب که در پی ترمیم هستیم. اوقاف اگر بازسازی اعتماد کند، میتواند نهفقط درآمدی پایدار برای کشور، بلکه پشتوانهای معنوی، اجتماعی، و فرهنگی بینظیر برای حل بسیاری از مشکلات مردم باشد.
فراموش نکنیم: وقف، سرمایه خدا در دست بندگان است. مبادا با رفتارهای نادرست، آن را به ضد خود بدل کنیم.