به گزارش افق امروز
یزد، روزگاری نهچندان دور، «شهر دوچرخهها» بود؛ شهری که الگوی کمنظیری از زیستپذیری، آرامش، سلامت و زندگی کمهزینه داشت. خیابانهای باریک، کوچههای بادگیرخورده و سبک زندگی مردم، همه دستبهدست هم داده بود تا دوچرخه تنها یک وسیله حملونقل نباشد؛ بخشی از فرهنگ عمومی شهر بود.
اما امروز، برخلاف گذشته، موتورسیکلتهای کاربراتوری، سنگین و گرانقیمت و خودروهای تکسرنشین، بهتدریج جای دوچرخهها را گرفتهاند. شهری که زمانی نماد پاکی و سلامت بود، حالا زیر فشار آلودگی هوا، افزایش بیماریهای غیرواگیر، کاهش نشاط اجتماعی و بحران ترافیک قرار گرفته است. این تغییر، نهفقط یک مسئله حملونقلی، بلکه یک بحران زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است.
۱. تهدیدهای خاموش، اما مهلک؛ از سکته تا سرطان
بر اساس دادههای رسمی وزارت بهداشت، آلودگی هوا، فعالیت کمتحرک و سبک زندگی وابسته به خودرو، سه عامل اصلی رشد بیماریهای قلبی، دیابت، سکته، فشارخون و سرطانها هستند.
در یزد، با توجه به اقلیم گرم و خشک، این اثر چند برابر شدیدتر است:
چرا؟
• هوای گرم شرایط افزایش غلظت آلایندهها را فراهم میکند.
• تردد انبوه موتورهای کاربراتوری و فرسوده، سهم آلودگی ذرات معلق را بالا میبرد.
• وابستگی مردم به خودروهای تکسرنشین باعث کمتحرکی و چاقی شده است.
• فرهنگ استفاده از دوچرخه که یک مزیت تاریخی بود، عملاً فراموش شده.
این یعنی استان یزد، بهجای اینکه از ظرفیت تاریخی خود برای سلامت عمومی استفاده کند، به سرعت در حال نزدیک شدن به الگوی خطرناک کلانشهرهاست.
۲. هزینههایی که از جیب همه پرداخت میشود
موتورسیکلت و خودرو فقط خیابانها را شلوغ نمیکنند؛ سیستم سلامت، اقتصاد شهری و حتی کیفیت زندگی مردم را فرسوده کردهاند:
الف) بار مالی درمان
هزینه درمان بیماران دیابتی، قلبی، سرطانی و ریوی در یزد سالانه به صدها میلیارد تومان میرسد. بخش زیادی از این هزینهها قابل اجتناب بود، اگر مدیریت شهری راهبردیتر عمل میکرد.
ب) تحمیل هزینههای زیرساختی
• ساخت بزرگراه جدید
• تعریض خیابانها
• پارکینگهای طبقاتی
• مدیریت ترافیک و دوربینها
اینها همه پولی است که میتوانست صرف توسعه فضاهای عمومی، مسیرهای دوچرخه یا تغذیه دانشآموزان شود.
ج) کاهش بهرهوری اقتصادی
آلودگی هوا و ترافیک، مهمترین عوامل کاهش بهرهوری نیروی کار هستند.
یزد با ظرفیت صنعتی بالای خود، در این زمینه ضربه بیشتری میخورد.
۳. مسئولان چرا سکوت کردهاند؟
این پرسش، اصل ماجراست.
چرا شهری که تاریخاً «الگوی دوچرخهسواری» بوده، اکنون هیچ سیاست جدی برای بازگشت به هویت خود ندارد؟
ضعف سیاستگذاری در چند بخش کاملاً مشهود است:
۱. نبود عزم واحد مدیریتی:
شهرداری، پلیس، بهداشت، صنعت، انرژی و محیطزیست هیچیک برنامه مشترک ندارند.
۲. اولویتدادن به خودرو بهجای انسان:
بودجهها برای خیابان و خودرو خرج میشود، نه پیادهراه و سلامت.
۳. نفوذ فرهنگ مصرفگرایانه:
موتورسیکلتهای سنگین و خودروهای لوکس، نماد «تشخص اجتماعی» شدهاند.
۴. نبود زیرساخت مناسب برای دوچرخهسواری:
نه مسیر ایمن، نه پارکینگ، نه مشوق مالی.
۵. نداشتن برنامه برای محدودسازی موتورهای آلاینده:
درحالیکه ۴۰٪ آلودگی شهر ناشی از موتورسیکلتهای کاربراتوری است.
۴. یزد؛ قربانی یک تصمیم ساده
اگر فقط ۲۰٪ سفرهای شهری به دوچرخه، اسکوتر برقی یا حملونقل پاک منتقل میشد،
یزد امروز:
• رتبه هوای پاکش سه برابر بهتر بود
• هزینه درمان دستکم ۲۰٪ کاهش مییافت
• نشاط اجتماعی چشمگیر بود
• گردشگری شهری تقویت میشد
• شهر در مسیر «زیستمحور شدن» قرار میگرفت
اما این فرصت، سالهاست که نادیده گرفته شده است.
۵. راهکارهای عملی، فوری و مؤثر برای احیای «شهر دوچرخهها»
در ادامه، برنامهای ۱۰بندی ارائه میشود که قابل اجرا و کمهزینه است و میتواند یزد را به جایگاه تاریخی خود بازگرداند:
برنامه ۱۰بندی نجات یزد از بحران حملونقل آلاینده
۱. تدوین طرح جامع «یزد بدون موتور آلاینده»
برنامهای پنجساله برای حذف تدریجی موتورهای کاربراتوری و جایگزینی با برقی.
۲. ایجاد ۱۵۰ کیلومتر مسیر ایمن دوچرخه
با الهام از هلند، دانمارک و حتی اصفهان.
هزینه این پروژه کمتر از ساخت ۳ کیلومتر بزرگراه است.
۳. اختصاص یارانه خرید دوچرخه و اسکوتر برقی
برای کارمندان، دانشآموزان، زنان و سالمندان.
۴. تبدیل بافت تاریخی به «منطقه بدون خودرو»
حرکت عابران، گردشگران و کسبه اولویت باشد.
۵. وضع عوارض برای خودروهای تکسرنشین
در ساعات اوج ترافیک.
۶. توسعه حملونقل عمومی پاک
اتوبوس برقی، مینیبوس هیبرید و خطوط شبانه.
۷. ایجاد
پارکینگهای امن دوچرخه در نقاط کلیدی
ادارات، مدارس، دانشگاهها، مراکز خرید.
۸. راهاندازی کمپین آموزشی «یزد، دوباره شهر دوچرخهها»
با مشارکت رسانهها، مساجد، مدارس و سازمانهای مردمنهاد.
۹. برخورد جدی با موتورسیکلتهای فاقد استاندارد
ایستگاههای سیار معاینه فنی برای موتورسیکلت.
۱۰. ثبت و اجرای «روز ملی دوچرخهسواری یزد»
با مشارکت خانوادهها و تشکلهای سلامتمحور.
۶. یزد میتواند دوباره الگو شود؛ اگر بخواهد
یزد تنها شهری در ایران است که ظرفیت طبیعی، فرهنگی و تاریخی بازگشت به حملونقل پاک را دارد.
این فرصت طلایی است؛ فرصتی که اگر امروز تصمیم گرفته نشود، فردا دیگر قابل بازگشت نیست.
• هوای پاک، حق مردم است
• سلامت، اولویت توسعه است
• پیشگیری، همیشه ارزانتر از درمان است
و احیای فرهنگ دوچرخهسواری، سادهترین راه برای پیوند دوباره یزد با گذشته روشن خود و آینده سالم فرزندانش است.