غرب آسیا؛ جایی که نژاد انسانها و نئاندرتالها با هم آمیخته شد
- کد خبر: 29613
- /
- 20 مهر 1401 - ۱۶:۴۲
- /
- جامعه - قدیمی, جدیدترین ها, عمومی
مطالعات جدید نشان میدهد که نژاد نئاندرتالها با چیزی که انسان مدرن امروزی است پیوند خوردهاند؛ آن هم در زمانی که اجداد ماقبل تاریخ ما آفریقا را ترک کردند، اما هنوز در آسیا گسترده نشده بودند.
افق امروز به نقل از فرادید، مطالعهی فسیلهای انسانی و دیانای استخراج شده از آنها پیشینهی پیچیدهای از پیوند نژاد میان تبارهای مختلف انسان در طول صد هزار سال گذشته را آشکار میکند. ماهیت تعاملات جمعیتی میان نئاندرتالهای عصر یخبندان اروپا و آسیای غربی و هومو ساپینهای مدرن که از نظر آناتومیکی نهایتاً جایگزین آنها شدند توجه خاصی را به خود جلب میکند.
فرادید، در یک پژوهش اکتشافی جدید، گروهی از دانشمندان ایالات متحده و آفریقای جنوبی از ۶ سنجشِ اسکلت صورت فسیلهای نئاندرتال و انسان مدرن اولیه استفاده کردند. هدف آنها تلاش برای شناسایی مناطق جغرافیایی (از غرب آسیا تا اروپای غربی) بود که شاید در آنها پیوند نژاد به قدر کافی رایج بوده باشد که اثری را در ریختشناسی صورتِ انسانهای مدرن اولیهی آن مناطق به جا گذاشته باشد.
پروفسور اِستیوِن چِرچیل، انسانشناس فرگشتی میگوید: «دیانای دیرینه انقلابی در نحوهی تفکر ما دربارهی فرگشت انسان به وجود آورد. تفکر ما دربارهی فرگشت معمولاً شبیه شاخههای یک درخت است و تاکنون محققان زمان زیادی را صرف ردیابی مسیری کردهاند که به ما ختم شده است، هومو ساپینها.»
«اما ما هماکنون به این درک رسیدهایم که فرایند فرگشت شبیه درخت نیست بلکه بیشتر شبیه مجموعهای از رودهاست که در نقاط متعدد به هم ملحق یا از هم جدا میشوند.» به نقل از پروفسور آن راس، زیستشناس دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی: «این پژوهش در خصوصِ محل تلاقی این رودها ما را به درک عمیقتری میرساند.»
پروفسور چرچیل میافزاید: «ما میدانیم پیوند نژاد وجود داشته است. به نظر میرسد جمعیتهای آسیایی مدرن دیانای نئاندرتالِ بیشتری نسبت به جمعیتهای اروپایی مدرن دارند که عجیب است، چون نئاندرتالها جایی زندگی میکردند که امروزه اروپاست.»
«این موضوع نشاندهندهی این است که نژاد نئاندرتالها با چیزی که انسان مدرن امروزی است پیوند خوردند؛ آن هم در زمانی که اجداد ماقبل تاریخ ما آفریقا را ترک کردند، اما هنوز در آسیا گسترده نشده بودند. هدف ما از این مطالعه این بود که با ارزیابی ساختار صورت انسانهای ماقبل تاریخ و نئاندرتالها ابهامات را برطرف کنیم. ما با ارزیابی ریختشناسی صورت میتوانیم نحوهی جابجایی و پیوند نژاد جمعیتها را در گذر زمان ردیابی کنیم. شواهد نشان میدهد که غرب آسیا محل تلاقی مهمی است، هم از نظر جغرافیایی و هم در زمینهی فرگشت انسان.»
نویسندگان این پژوهش دادههای ریختشناسی مربوط به جمجمه و صورت را از مطالب منتشرشده جمعآوری کردند. این دادهها در نهایت منجر به مجموعهدادهای متشکل از ۱۳ نئاندرتال، ۲۳۳ ماقبل تاریخ و ۸۳ هومو ساپیان شد. محققان روی مقیاسهای استاندارد جمجمه و صورت تمرکز کردند که قابلتولید مجدد است و از آن مقیاسها برای ارزیابی اندازه و شکل ساختارهای کلیدی صورت استفاده کردند.
پروفسور چرچیل میگوید: «نئاندرتالها صورتهای بزرگی داشتند. اما اندازه به تنهایی تعیینکنندهی هیچ ارتباط ژنتیکی میان جمعیت انسانی و جمعیت نئاندرتال نیست. کار ما مستلزم انجام تحلیل منسجمتری دربارهی ساختارهای صورت بود.»
تیم تحقیقاتی متغیرهای محیطی که با تغییرات در ویژگیهای صورت انسان مرتبط است را هم به حساب آورد تا مشخص شود احتمال ارتباط برقرارشده میان جمعیت نئاندرتال و انسان نتیجهی پیوند نژاد بوده تا عوامل دیگر. پروفسور راس میگوید: «ما دریافتیم که ویژگیهای صورت که ما روی آنها تمرکز کرده بودیم زیاد تحت تاثیر آب و هوا نبودند و این یافته شناسایی تاثیرات ژنتیکی احتمالی را آسانتر میکند.»
«یافتهی دیگر ما این بود که شکل صورت متغیر بهتری برای ردیابی تاثیر پیوند نژاد نئاندرتال در جمعیت انسانی به مرور زمان است. نئاندرتالها فقط بزرگتر از انسانها بودند. با مرور زمان، اندازهی صورت انسان کوچکتر شد، اما شکل واقعی برخی اجزای صورت نشان از پیوند نژاد با نئاندرتالها را دارد.»
نتایج این پژوهش در مجلهی Biology منتشر شده است