به گزارش افق امروزفوتبال تنها یک بازی نیست. برای بسیاری، بخشی از هویت و زندگی روزمره است. این علاقه در میان زنان نیز رو به گسترش است؛ حتی اگر با محدودیتهایی روبهرو باشند و صدایشان کمتر شنیده شود.
در سالهای گذشته، فوتبال تنها در زمین بازی یا روی سکوهای ورزشگاه خلاصه نشده است؛ بهویژه برای زنان. در ایران، علاقهمندی زنان به فوتبال هر روز بیشتر میشود؛ اما این علاقهمندی همیشه ساده یا پذیرفتهشده نبوده است. در کشورهای مختلف، از جمله انگلستان و ایتالیا، هواداری فوتبال و پیامدهای اجتماعی آن توجه پژوهشگران را جلب کرده است. اما وقتی نوبت به زنان میرسد، معمولاً این گروه نادیده گرفته میشود؛ به این دلیل که بسیاری از نظریهپردازیها و مطالعات، دیدگاهی مردانه دارند و ورزش را در اختیار مردان میدانند. در چنین شرایطی، حضور زنان بهعنوان هوادار، شکلی از مقاومت در برابر این نگاه قالبی و کلیشهای است.
افزایش تعداد زنانی که به فوتبال علاقهمند شدهاند، دلایل مختلفی دارد. یکی از این دلایل، تغییر نقش پدران در زندگی فرزندان است. پدرانی که علاقهمند به فوتبالاند، ممکن است تلاش کنند این علاقه را با دخترانشان هم به اشتراک بگذارند. از سوی دیگر، تغییر بافت طبقاتی هواداران فوتبال در کشورهای غربی و ورود طبقه متوسط به ورزشگاهها، باعث افزایش حضور زنان در این فضاها شده است. در عین حال، بسیاری از ساختارها و نهادهای رسمی فوتبال همچنان از پذیرش کامل زنان بهعنوان هوادار برابر با مردان خودداری میکنند. اما در ایران، محدودیتها به مراتب شدیدتر و رسمیتر هستند. با این حال، فشارهای اجتماعی و بینالمللی باعث شدهاند تغییراتی هرچند محدود در مسیر حضور زنان در ورزشگاهها رخ دهد.
در همین زمینه، زهرا صباغی، دانشآموخته کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، همراه با یکی از همکارانش پژوهشی را درباره شیوههای هواداری زنان ایرانی و مشکلاتی که با آن روبهرو هستند انجام دادهاند. آنها در این تحقیق تلاش کردهاند تا نشان دهند زنان در ایران چگونه با وجود محدودیتها، همچنان هوادار میمانند.محققان برای انجام این پژوهش، ۳۰ مصاحبه کیفی با زنان هوادار فوتبال انجام دادند و سپس محتوای این گفتوگوها را تحلیل کردند. تحلیل مضمون به آنها کمک کرد تا الگوها، انگیزهها و تجربههای مشترک میان این زنان را بهتر بشناسند و از دل آنها، تصویری دقیقتر از فرهنگ هواداری زنان ترسیم کنند.
نتایج تحقیق نشان دادند که محرومیت از حضور در ورزشگاهها، زنان را واداشته تا شیوههای دیگری برای بروز هواداری خود پیدا کنند. آنها از فضای مجازی، رسانهها، تماشای گروهی مسابقات و حتی طراحی محتوا برای حمایت از تیم مورد علاقهشان بهره میگیرند. این زنان با وجود برخورد با نگاههای جنسیتزده، همچنان فعال ماندهاند و تلاش کردهاند دیده شوند.همچنین در این مسیر، زنان، تجربههای تلخ و شیرینی داشتهاند. از یکسو با تبعیض، نادیده گرفته شدن، و حتی خشونتهای کلامی روبهرو بودهاند، و از سوی دیگر توانستهاند به تدریج بخشی از فضا را به خود اختصاص دهند و گاهی حتی در ورزشگاهها حضور پیدا کنند. برای بسیاری از آنها، فوتبال تنها یک علاقه نیست، بلکه بخشی از هویت و معناهای زندگیشان است.اهمیت این پژوهش فراتر از گزارش سادهای درباره فوتبال است. این تحقیق نشان میدهد چگونه زنان، از ابزارهای نوین مانند اینترنت برای گسترش صدای خود استفاده کردهاند. آنها از شبکههای اجتماعی و گروههای آنلاین برای ساختن جامعهای از هواداران زن بهره میبرند؛ جامعهای که نهتنها علاقهمند، بلکه منتقد، کنشگر و مطالبهگر است. این جامعه نشان میدهد که هواداری زنانه، معنایی مستقل و پویا دارد و حضور در ورزشگاه تنها یکی از جلوههای آن است.مقاله علمی برگرفته از این پژوهش در فصلنامۀ «تحقیقات فرهنگی ایران» منتشر شده که یکی از نشریات وابسته به پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است و با همکاری انجمن مطالعات فرهنگی فعالیت میکند.