به گزارش افق امروز
در روزگاری که هوش مصنوعی به سرعت به زیربنای اقتصاد جهانی تبدیل میشود، ما هنوز درگیر «توجیه ضرورت آن» هستیم. این در حالی است که کشورهایی با منابع کمتر از ایران، با جسارت و تصمیمگیریهای دقیق، هوش مصنوعی را نه بهعنوان پروژهای علمی بلکه بهمثابهی موتور توسعه ملی خود به کار گرفتهاند.
در این میان، استان یزد ــ این سرزمین خرد، صنعت و خلاقیت ــ در حال برداشتن گامی متفاوت است؛ گامی که اگر درست پیموده شود، میتواند نهتنها آینده استان بلکه مدل توسعه ملی را بازتعریف کند.
از شعار تا شجاعت
سخن گفتن از «اقتصاد دانشبنیان» آسان است، اما اجرای آن شجاعت میخواهد. شجاعت برای کنار گذاشتن مدلهای قدیمی تصمیمگیری، شجاعت برای سپردن بخشی از قدرت تحلیل به الگوریتمها، و شجاعت برای اعتماد به جوانانِ متخصصی که شاید هنوز نامشان در فهرست مدیران رسمی دیده نمیشود.
یزد، اگر میخواهد در مسیر «هوشمندسازی» موفق شود، باید بداند این مسیر با بخشنامه و شعار طی نمیشود؛ بلکه با بازنگری در نظام مدیریتی و باور به نسل تازهای از نیروهای فناور محقق میگردد.
هوش مصنوعی؛ ابزار یا فلسفهی توسعه؟
بسیاری هنوز هوش مصنوعی را صرفاً ابزاری برای تسهیل کارها میدانند، اما واقعیت این است که AI یک «فلسفه توسعه» است؛ یعنی تغییر در منطق تصمیمسازی، در نگرش به بهرهوری، و در تعریف رابطه انسان با داده و محیط پیرامون.
اگر مدیران صنعتی ما هنوز نگاهشان به فناوری، تزئینی و تبلیغاتی باشد، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.
اما اگر بپذیریم که «هوش مصنوعی، مغزِ توسعه آینده» است، آنگاه باید آموزش، بودجه، نیروی انسانی و سیاستگذاری را بر محور آن بازتعریف کنیم.
یزد؛ از خاک تا فکر
یزد همیشه سرزمین «بقا در محدودیت» بوده است. مردمانی که از دل خاک خشک، تمدن ساختهاند، امروز نیز میتوانند از دل دادهها، آیندهای سبزتر و پایدارتر خلق کنند.
اما پرسش اینجاست: آیا همان روحیهی خلاق، در ساختارهای تصمیمگیر امروز نیز زنده است؟
برنامه «یزد پایدار» میتواند پاسخی عملی به این سؤال باشد، به شرط آنکه صرفاً یک سند باقی نماند. اگر این برنامه بتواند فناوری را از شعار به زندگی واقعی شهروندان و کارگران صنعتی وارد کند، آنگاه یزد نه فقط «پایتخت بادگیرها» بلکه «پایتخت اندیشه و داده» خواهد شد.
فرصت طلایی جوانان تحصیلکرده
در یزد هزاران جوان تحصیلکرده در رشتههای فنی و مهندسی داریم که سرمایه واقعی استاناند. آنان به جای انتظار شغل اداری، باید در میدان ایده و نوآوری قرار گیرند.
اما این امر تنها با ایجاد زیستبوم واقعی حمایت از ایدهها ممکن است؛ نه با برگزاری رویدادهای نمایشی و کوتاهمدت.
هوش مصنوعی، فرصتی برای بازگرداندن امید به این نسل است؛ نسلی که اگر باور کند میتواند با ایدههای خود صنعت را تغییر دهد، موتور جهش اقتصادی استان خواهد شد.
صنعت سنتی، در آستانه پوستاندازی
یزد با صنایع سنگین فولاد، کاشی، نساجی و معدن شناخته میشود. اما زمان آن رسیده که این صنایع «هوشمند شوند». دادهها باید همانقدر اهمیت پیدا کنند که سنگ و فولاد.
در غیر این صورت، کارخانهها شاید همچنان فعال بمانند، اما از قطار رقابت جهانی جا خواهند ماند.
امروز در دنیا، شرکتها از هوش مصنوعی برای پیشبینی خرابی دستگاهها، بهینهسازی مصرف انرژی، و طراحی محصول بر اساس تحلیل رفتار بازار استفاده میکنند. اگر صنایع یزد این تغییر را جدی بگیرند، آیندهی استان نه فقط صنعتی، بلکه فناورانه خواهد بود.
یک گام جسورانه، یک تصمیم تاریخی
استان یزد اکنون در آستانه یک تصمیم تاریخی است:
آیا میخواهد همچنان در چارچوب توسعهی صنعتی سنتی باقی بماند، یا میخواهد به استان پیشرو در حکمرانی دیجیتال و هوش مصنوعی تبدیل شود؟
برای عبور از مرز سنت به آینده، تنها یک چیز لازم است: شجاعت تصمیمگیری فناورانه.
شجاعتی که از باور به انسان، علم و آینده میآید.
و شاید وقت آن رسیده که یزد، بار دیگر همان کاری را بکند که در طول تاریخ در آن استاد بوده است:
خلق تمدن در دل محدودیت.
اما اینبار نه از خاک و باد، بلکه از داده و اندیشه.
️ مخلص کلام اینکه :
هوش مصنوعی نه خطر است و نه مد روز؛ فرصت است.
فرصتی برای یزد تا از استانی صنعتی، به استانی داناییمحور تبدیل شود.
اگر تصمیمگیران استان این واقعیت را بپذیرند، فردای یزد، نه فقط هوشمند، بلکه انسانیتر، کارآمدتر و امیدبخشتر خواهد بود.